پویانمایی مسافر راوی ماجراهای خانواده ای است که هر ساله در اربعین به کربلا مشرف می شدند، اما امسال به دلیل آن که مادر خانواده بارداراست و شرایط راهی شدن در این سفر را ندارد، شرایط جور دیگری رقم می خورد. مادربزرگ خانواده با ماندن در کنار مادر و مراقبت از او و نائب الزیاره قرار دادن نوه خود علیرضا، مشوق راهی شدن پدر و پسر به کربلا می شود. علیرضا در اولین روز از راه پیمایی به سمت کربلا، با وجود خستگی با کمکی که به یک خانم کم توان می کند انرژی مضاعفی برای طی مسیر می یابد. علیرضا به همراه پدرش و دیگر زائران در طی مسیر در منزل یک خانواده عراقی که پسری هم سن و سال او به نام کمیل دارند شب را سپری می کنند و همین موضوع آغازگر ماجراهایی است که مخاطب با تماشای مسافر با آنها مواجه خواهد شد.