
جمعه که آخرین بخش از این مجموعه زیبا به پایان رسید، پس از روایت حماسی و بسیار دراماتیک رشادتهای ابراهیم هادی در حفظ کانال کمیل در برابر دشمن بعثی و نمایش زیبای شهادت او، فرزند خردسالم از من پرسید: چه بر سر شهید هادی آمد؟ از آن جهت که صحنه شهادت پهلوان ابراهیم هادی، دلاوری و رشادت وی را روایت کرد و لحظه آسمانی شدنش زیبا و بدون خشونت نشان داده شد. بغض گلویم را گرفته بود، پاسخ دادم: شهید شد و پیش امامحسین (ع) رفت. کودکان به عنوان مخاطب جدی پویانمایی، شخصیتهای پویانمایی را بهراحتی به عنوان قهرمان زندگی خویش میپذیرند و از آن سرمشق میگیرند. گره خوردن شهادت شهید هادی به عنوان آخرین رخداد داستانی این مجموعه، ابتکار خوبی بود و وجدان مخاطب را به خوبی با این مطلب درگیر کرد که چه خونها ریخته شد و چه حماسهها برپا تا این کشور و این انقلاب بماند. جانهای مقدسی که رفتند و از آینده، دانشگاه و شغل خویش مانند آذرخش گذر کردند و به ملکوت پر کشیدند. از رشادت این ستارگان است که امنیت، اقتدار و بالندگی نصیب این مرز و بوم شده است. ستارگانی که با دیدن حماسههایشان گمان میکنم چقدر فانی و کوچک هستیم و چقدر مدیون این جانهای مقدس و والاییم و اینکه چقدر حماسه نسرائیده داریم از ابراهیمهایی که در گوشه کانال کمیل آرمیدهاند و هنوز گمنام در زمین و مشهور در ملکوت هستند. با این حال جامعه جوان و نوجوان کشورمان تازه پس از گذشت بیش از دو دهه از شهادت شهید هادی به عنوان گل سرسبد این پهلوانان با نام و رسم ایشان آشنا شد، یعنی هنوز ابراهیم هادی برای ما ناشناخته است و ابراهیمهای هادی زیادی هستند که باید بشناسیم و به همدیگر بشناسانیم. تلخی لحظه شهادت ابراهیم هادی در انیمیشن سلام بر ابراهیم را یادم نمیرود، چراکه از خدا خواستم این اثر واپسین اثر حماسی پویانمایی درباره ابراهیم هادی و ستارههایی از این جنس نباشد. ما مدیونیم و رسم ادای دین به پهلوانان این است که نامشان را زنده نگه داریم. پویانمایی امروزه گونه مؤثری از هنر و رسانه است که خیالپردازیها و حماسهسراییهایمان را بر میتابد و روایت میکند و مخاطب تشنه آن که همان کودکان و آیندهسازان فردای کشورمان هستند آن را دوست میدارند. در دلم باز هوای ابراهیم هادی دارم و دوست دارم دوباره این مجموعه را ببینم. باور کنیم که به ابراهیم هادیهای زیادی مدیونیم.